04 ارديبهشت 1400 - 11:38

زنگ بیدارباش!

در فرایند راستی‌آزمایی فهرست تعهدات غرب باید از «مجوز‌های شکلی و کاغذی» به «اقدامات عملی» برسد.
نویسنده :
محمدرضاشبانی
کد خبر : 8871

پایگاه رهنما:

این روز‌ها مذاکره کنندگان کشورمان در وین در حال مذاکره با کشور‌های ۱+۴ هستند. هدف در ظاهر رفع تحریم هاست، ولی از پستوی ذهن غرب مشخص است که نیت حقیقی آن‌ها حفظ سایه مذاکره- تحریم است. رهبر معظم انقلاب و دلسوزان بار‌ها نسبت به شرطی کردن اقتصاد کشور، هشدار داده اند که زلف پریشان اقتصاد را به سیاست خارجه پیوند نزنید؛ اما گویا تجربه برجام هم برای سینه چاکان مذاکره کافی نبود و نیست و بازهم بعد از داستان نافرجام برجام و خروج تاجر مسلک نیویورکی از آن، به جای کشف و شکوفایی ظرفیت‌های بالقوه داخلی، گفتند «بگذارید مثل ۱۰۰ روز اول قفل تحریم‌ها را بشکنیم». یا للعجب! یعنی با این اوصاف در ۸ سال گذشته دست و پای دستگاه دیپلماسی و وزارت خانه‌های اقتصاد و صمت و... در غل و زنجیر بوده و ما خبر نداشتیم؟!

پاسخ به این سوال، صد‌ها و هزاران بار در تریبون ها، اظهار نظر‌ها و تحلیل‌ها داده شده و عیان شد که حتی در دوران اجرای نیم بند برجام هم آثارش برای مردم ملموس و محسوس نبود؛ چون نگاه‌ها از داخل بریده و به آن سوی مرز‌ها دوخته شد؛ این نگاه مسلما در چارچوب منافع ملی ما نمی‌گنجد. رهبر معظم انقلاب در بیانات نوروزی خود از «رفع همه جانبه تحریم ها» گفتند و بعد از آن راستی آزمایی و به تبع آن کارشناسان نیز فرایند راستی آزمایی را ۳ تا ۶ ماه ارزیابی کردند، ولی برخی در دولت بر این باورند که راستی آزمایی زمان زیادی طول نمی‌کشد و این اظهار نظر‌ها نگران کننده است که مبادا جریانی بخواهد از انتخابات برای خود پوستینی بدوزد!

در فرایند راستی‌آزمایی فهرست تعهدات غرب باید از «مجوز‌های شکلی و کاغذی» به «اقدامات عملی» رسید. به‌عنوان نمونه هرچه ایران «اقدامات عملی» در راستای تعهدات برجامی انجام داده است، طرف مقابل تنها به دادن «مجوز‌های شکلی» اکتفا کرده است و در رویه‌های آتی باید این مسئله حل شود. پس باید مراقب بود تا در چاه بی پایان حقوقی آمریکا و همپیمانانش نیفتیم.
برای جمهوری اسلامی ایران که در دوران ترامپ کلکسیونی از تحریم‌ها در قالب فشار حداکثری را تجربه کرده، روزگار پسا ترامپ دنیای سختی نیست به شرط اینکه در شطرنج بازی با غرب و آمریکا هوشمندانه بازی کنیم و فریب تله‌های حقوقی و وعده‌های سرخرمن و مزورانه را نخوریم. ژئوپلتیک منطقه نشان می‌دهد بازی به نفع محور مقاومت به پرچمداری جمهوری اسلامی ایران است و نه آمریکا؛ شکست سنگین آل سعود در یمن، ناتوانی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان آمریکا در احیای داعش، بحران‌های داخلی سخت در سرزمین‌های اشغالی و رژیم سعودی و ... جملگی منجر به کاهش قدرت مانور منطقه‌ای کاخ سفید و متحدان آن در غرب آسیا شده است.

جوبایدن و همراهانش ازجمله وندی شرمن باید بدانند که جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی نه‌تن‌ها ّبسط برجام به حوزه‌های موشکی و منطقه‌ای را نمی‌پذیرد، بلکه رویکرد هسته‌ای مشترک آمریکا-اروپا که طی ۵ سال اخیر و در قالب سند برجام شاهد آن بودیم را نیز به چالش کشیده و آن را از رویکرد تعهد محور به رویکرد تضمین محور تبدیل خواهد کرد. جنتلمن‌های تروریستی مثل بایدن، بلینکن، سالیوان، مرکل، ماکرون و بوریس جانسون باید این حقیقت را متوجه شوند که دوران معامله با ایران بر اساس تعهدات پوچ به پایان رسیده و در معادله جدید، تنها تضمین‌های عینی برای کشورمان موضوعیت خواهد داشت و مسئولان نیز با تفکیک مسائل جناحی از ملی فارغ از هیاهوی انتخابات، عاقلانه و حسب تدبیر حکیم فرزانه انقلاب گام بردارند که یقیناً مسیر خوش عاقبتی است.

ارسال نظرات